دیار صاحب
تقدیم به دوستداران صاحب
پيوندهای روزانه
چشمه های خروشان تو را می شناسند

 

                             موج های پریشان تو را می شناسند

دانشهای ادبی:

 قالب شعر غزل است.

 چشمه های خروشان و موج های پریشان:

 (استعاره از:عاشقان امام هشتم)

قافیه: خروشان، پریشان

 ردیف: تو را می شناسند

 مراعات نظیر:خروشان ، پریشان، موج

 دانش های زبانی:

 پریشان: آشفته و درهم

 خروشان: نالان،فریاد کنان

پرسش تشنگی را تو آبی ،جوابی

                            ریگ های بیابان تو را می شناسند  

 دانش های ادبی:

 قافیه: بیابان

 ردیف: تو را می شناسند

 مراعات نظیر: ریگ، بیابان ،تشنگی

 تضاد: تشنگی و آب

 استعاره: ریگ های بیابان:استعاره از همه ی مردم

 تشبیه: پرسش تشنگی: تشنگی به پرسش تشبیه شده

 است.

دانش های زبانی:

 ی در آبی و جوابی: فعل است. ی= هستی

 را: حرف اضافه است.

معنا:کسانی که به دنبال عشق کسی می گردند ، تو ای

 امام هشتم بهترین انتخاب برای آنها هستی.

نام تو رخصت رویش است و طراوت

                     زین سبب برگ و باران تورا می شناسند

دانش های ادبی:

قافیه : باران

ردیف: تو را می شناسند

مراعات نظیر:رویش، طراوت، برگ،باران

دانش های زبانی:

رخصت: اجازه

زین: مخفف از این

معنا: ای امام هشتم،با نام و یاد تو همه چیز تر و تازه میشود

و صفا میگیردو به همین دلیل،برگ و باران با تو آشنا هستند.

 هم تو گل های این باغ را می شناسی

                               هم تمام شهیدان تو را می شناسند

دانش های ادبی:

 قافیه:شهیدان

 ردیف: تو را می شناسند

استعاره: این باغ:مکتب اهل بیت،شیعیان

دانش های زبانی:

 شهید:گواهی دهنده

میشناسی: فعل مضارع دوم شخص مفرداز مصدر شناختن

میشناسند: فعل مضارع سوم شخص جمع از مصدر شناختن

معنا: ای امام رضا،تو شیعیان و پیروانت را می شناسی،

کسانیکه در عشق تو شهید شدند نیز تو را می شناسند.

اینک ای خوب،فصل غریب سرآمد

                                چون تمام غریبان تو را میشناسند

دانش های زبانی:

 سرآمد: به پایان آمد، تمام شد

 اینک: اکنون

 دانش های ادبی:

 قافیه: غریبان

 ردیف: تو را می شناسند

 تلمیح : این بیت اشاره دارد به دوری امام هشتم از سرزمین

 اجدادی خویش.

 معنا: ای امام رضا، حالا فصل غریبی تو تمام شده است

 زیرا مردم ایران تو را دوست دارند و تو در میان دوستداران

 خودهستی.

 کاش من هم عبور تو را دیده بودم

                        کوچه های خراسان تو را می شناسند

 دانش های زبانی:

 کاش: شبه جمله

 خراسان: محل برآمدن خورشید،(خور+ آسان)

 دیده بودم: فعل ماضی بعید،گذرا به مفعول

 دانش های ادبی:

 قافیه: خراسان

 ردیف: تو را می شناسند

 معنا: ای امام رضا، من آرزو داشتم که زمان عبور تو از

 خراسان حضور داشتم و عبور تو را از کوچه های خراسان

 می دیدم.

 تاریخ ادبیات:

 قیصر امین پور: از شاعران برجسته ی انقلاب اسلامی ،

 مجموعه شعرهای او ( به قول پرستو) (در کوچه ی آفتاب)

 (تنفس صبح) و (آیینه های ناگهان) از آثار اوست.قیصر

 امین پور در سال ۱۳۶۸درگذشت.

*************************************************

 میلاد گل و بهار جان آمد         برخیز که عید می کشان آمد

دانش های زبانی:

 میلاد: تولد

 می کشان: مَی نوشان،کسانی که می می نوشند

 عید می کشان: زمان مَی نوشیدن

 دانش های ادبی:

 قالب شعر: غزل است.

 قافیه: جان ، می کشان

 ردیف: آمد

 مراعات نظیر: گل، بهار ، عید، مَی

 استعاره: گل،بهار،جان،عید مَی کشان استعاره از امام زمان

 خاموش مباش زیر این خرقه    برجان جهان، دوباره جان آمد

 دانش های زبانی:

 خرقه: لباس درویشان، لباسی که از تکه های مختلف

 دوخته اند.

 دانش های ادبی:

 قافیه: جان

 جناس: جان، جهان

 گلزار زعیش، لاله باران شد        سلطان زمین و آسمان آمد

 دانش های زبانی:

 عیش: خوشی، خرمی، شادمانی

 دانش های ادبی:

 قافیه: جان

 مراعات نظیر: گلزار، عیش، لاله، باران

آماده ی امرونهی وفرمان باش  هشدار،که منجی جهان آمد

 دانش های زبانی:

 منجی: نجات دهنده

 هشدار: آگاه باش

 دانش های ادبی:

 قافیه: جهان

 آرایه ی تضاد: امر و نهی

 آرایه ی تشخیص: عیش را به گلزار نسبت داده است.

[ شنبه بیستم آبان ۱۳۹۶ ] [ 19:26 ] [ ح ]
 
  1. غم تو دارم = به غم هجران تو گرفتارم    -    سر آمدن = پایان پذیرفتن    -    ماه = ماه‌رو ، استعاره از معشوق زیبا رو    -    برآید = 1- امکان پذیر باشد   2- با توجه به ماه یعنی طلوع کند ) در این غزل "آرایه سؤال و جواب" تا آخر کاملاً رعایت شده‌است . معنی بیت : به دلبر گفتم ؛ به غم هجران تو دچارم ، گفت ؛ غمت به پایان می‌رسد . گفتم ؛ بیا و یار زیباروی من باش ، گفت : اگر مقدور و امکان پذیر باشد . (یعنی امکان پذیر نیست . )
  2. مهرورزان = اهل محبت ، عاشقان    -    وفا = عهد و پیمان را نگه داشتن ، بر سر پیمان بودن    -     خوبرویان = زیبارویان    -    کمترآید = کمتر بر می‌آید ، امکان پذیر نمی‌باشد ) در بعضی از نسخه‌ها "ماهرویان" به جای "خوبرویان" آمده که با توجه به معنای دیگر "مهر" (خورشید) در مصرع قبل زیباتر و حافظانه‌تراست ، در این صورت بین "مهر" و "ماه" ایهام تناسب رعایت شده‌است . معنی بیت : گفتم از عاشقان و اهل محبت آیین وفاداری یاد بگیر (با ما وفاداری کن) . گفت ؛ از زیبارویان کمتر وفاداری برمی‌آید یا اصلاً برنمی‌آید . در ادبیات عاشقانه و تغزلی ما وفاداری از زیبارویان توقع داشتن عبث است ، سعدی و حافظ ابیات زیادی در این زمینه دارند . معشوق کارش ناز کردن است و تن به وصال نمی‌دهد تا اشتیاق عاشق بیشتر شود ، تا آنجا که جز معشوق چیزی نبیند و همه او شود، ناز درخور معشوق است و نیاز شایسته‌ی عاشق : « چو یار ناز نماید شما نیاز کنید »  از طرفی وصال نباید در نظر عاشق کوچک و آسان جلوه نماید 
  3. خیال = نقش ، تصویر    -    نظر = دیدن ، تماشا    -    راه نظر = چشم    -   شب‌رو = عیّار ) خیال تصویری است که در ذهن نقش می‌بندد و حافظ می‌داند که خیال تصویر عینی نیست که از راه چشم وارد شود ، می‌خواهداین را از زبان معشوق بیان کند . معنی بیت : گفتم ؛ چشمم را می‌بندم تا عکس و تصویر تو را نبینم ، گفت ؛ نقش و تصویر من عیّار و چابک است و راه های دیگری را می‌شناسد و از آن راه ها وارد می‌شود . ( عشق و محبت معشوق از راه دل وارد می‌شود ) 
  4. زلف = در اصطلاح حجاب است و از تعیّنات    -    بوی زلف = استعاره از دلبستگی و کثرت است    -    هم = همچنان ) معنی بیت : گفتم که بوی خوش و دلفریب زلف تـو مرا به بیراهه کشانده‌است ، گفت ؛ اگر خوب توجه کنی بوی زلف من همچنان راهنمای تو در راه وصال است . ( اگر خوب توجه کنی همین کثرت است که ترا به وحدت رهنمون می‌شود . )
  5. خوشا = شبه جمله به معنی چه نیکوست    -    بادصبح = نسیم صبحگاهی ، باد صبا    -    خنک = شبه جمله است به معنی مبارک است) در حافظ خانلری به جای "بادصبح" ، "باغ عشق" و در بعضی نسخ "باغ خُلد" آمده که "باغ خُلد" زیباتر و حافظانه تر است . معنی بیت : گفتم ؛ چه هوای نیکویی از باد صبحگاهی (از باغ بهشت) بر می‌خیزد . گفت ؛ نسیمی که از کوی یار می‌آید نیکوتر و مبارک‌تر است .
  6. نوش = شهد ، شیرینی    -    لعل = استعاره از لب    -    آرزو = اشتیاق )  "نوش لعل" را هم می‌توان شیرینی لب گرفت و هم لب شیرین . معنی بیت : گفتم ؛ که لب شیرین تو ما را در اشتیاق خودش کُشته است . گفت ؛ تو سر اطاعت بر فرمان و خواست او بگذار او خود روش دلنوازی و دلجویی از بندگان فرمانبرش (عاشقانش ) را می‌داند : « تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن  /  که خواجه خود روش بنده‌پروری داند »
  7. رحیم = صفت برای دل ، مهربان ) محبت و عشق با حواسّ پنجگانه محسوس نیست و همانگونه که در بیت سوم گفتیم تنها با دل درک می‌شود پس نباید بر زبان آید و دیگران هم با بیان زبان ، عشق و محبت را نمی‌فهمند از این رو ست که کسی که عاشق نشده ، عشق و عاشقی را درک نمی‌کند و آن را دیوانگی می‌نامد . معنی بیت : گفتم ؛ دل مهربانت ( شاید به طنز و طعنه صفت مهربان را آورده) کی سرسازش و آشتی با ما را دارد ، گفت ؛ با کس این راز (عاشقی) را مگو تا زمان آشتی فرا برسد .
  8. عشرت = عیش ، کامرانی ) عشرت و کامرانی مخصوص ایام جوانی است، در اینجا حافظ حسرت هدر رفتن جوانی را می‌خورد . معنی بیت : گفتم ؛ دیدی چگونه روزگار جوانی و کامرانی گذشت و وصال حاصل نشد ؟ گفت ؛ خاموش باش (گله نکن) که این حسرت و اندوه تو پایان می‌پذیرد . ( ایام وصال تو هم فرا خواهد رسید . )
[ شنبه بیستم آبان ۱۳۹۶ ] [ 12:16 ] [ ح ]
درباره وبلاگ

درچوبی مسجد قائم طالخونچه]
امکانات وب